امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

گزارش پانزده ماهگی

بهداد جونم؟ گل بهارم؟ تاج سرم؟ سلام قربونت بشم . الهی که دورت بگردم که توی پانزده ماهگی گل کاشتی و هر کاری که بلد نبودی رو یاد گرفتی و همین جور داری متحول می شی. توی ماه پانزدهم عمر قشنگت ایستادی، قدم زدی، راه رفتی، حرف زدی، دندون در آوردی و هزار تا کار قشنگ که همه رو مو به مو برات تعریف می کنم  تشریف بیارید ادامه مطالب تا همه رو برات تعرف کنم صبح ها یه چای و صبحانه مختصر مفید می خوری و مشغول باری می شی. دیگه مثل قبلنها نمیشه که بنشونمت و  خودت بازی کنی یا تنهات بگذارم و منم بدو بدو به کارهام برسم . سریع تا دور و برت رو نگاه می کنی و می بینی که من نیستم گوشهات رو تیز می کنی که ببینی من کجام بعدش بدو بدو خودت رو...
5 اسفند 1391

هشتمین مروارید

  رویش هشتمین مرواریدت مبارک باشه کوچولوی قشنگم  سه چهار روز بعد از جوونه زدن هفتمین دندونت که فک پائین سمت راست صورتت بود  حالا هشتمین دندونت جوونه زده . فک پائین سمت چپ صورتت  مبارکت باشه. ان شا ا... که دندونهای با دوام و خوش جنسی داشته باشی که تا پایان عمرشون بتونی باهاش غذاهای خومشزه بخوری . البته خودت هم باید مراقب باشی و ازشون نگهداری و مراقبت کنی. فعلا که مسول نگهداری از اونها ما هستیم اما ایشالا بزرگتر که بشی باید یاد بگیری که هم به موقع مسواک بزنی و هم توی بازی و شوخی مراقب باشی که صدمه ای نخورند و صحیح و سلامت بمونند. دوست دارم عزیزم . همیشه سلامت باشی و خوب . ...
5 اسفند 1391

شیرین کاریهای پانزده ماهگی

  شرح تصویری شیرین کاریهای بهداد خان در پانزده ماهگی برای دیدن بقیه شیرین کاریهام تشریف بیارید ادامه مطالب شیرین کاریهای پانزده ماهگی آقا بهداد    بدون شرح (شیطنت از چشمات می باره)   توجه بفرمایید که چطوری روی کشو ایستادی تا دستت به تمام وسایل روی میز توالت برسه    معرفی می کنم این ساعت بابا جونه  داری ساعت رو توی پات می کنی  اینجا هم رفتی سر وقت گلدونهای خانجونی   میخوای که به گلدونها آب بدی  آبها رو ریختی توی گلدون و داری نگاه می کنی اینجا هم پا توی دمپایی بابایی کردی مواظب ب...
3 اسفند 1391

شکوفه های بهاری...

بهداد گلم  این روزا حال و هوای حیاط یه جور دیگه است تعریف کردنی نیست دیدنیه این هم درخت حیاط خونمون که پر از شکوفه شده و تمام حیاط عطر بهار گرفته   پسر گلم. همیشه گل باشی و عمرت گل نباشه گل پیش گل وقتی تو باشی همه جا بهاره. همه جا گل بارونه ...
2 اسفند 1391

آغوش تو...

  پسرم، بهدادم پانزده ماهه که اومدی پیشم اما فقط توی روزای پانزده ماهگیت بود که منو بغل می کنی و دستت رو میندازی دور گردنم و سرت رو میگذاری روی شانه ام و با کمال آرامش به اطراف نگاه می کنی و همینطور که دارم راهت می برم چشمات دیگه خسته می شه و خوابت می بره. خیلی لذت بخشه. آخه نمیدونی. این چهارده ماه تمام مدت وقتی که میخواستی بخوابی عین نوزادها روی دو تا دستهام میخوابیدی و من تابت می دادم و هر وقت که بلندت می کردم که سرت روی شانه ام بگذارم خودت رو کش و قوس میدادی که یعنی من از این حالت خوشم نمیاد.  باورت نمیشه که من پانزده ماه بود که ازلذت  ساده ترین مدل بغل کردن و در آغوش کشیدنت محروم بودم و حالا که این اتفاق ...
1 اسفند 1391

هفتمین مروارید

انار دونه دونه  بچه ای دارم دردونه قشنگه مهربونه  انار دونه دونه سه چهار روزه که بچه ام  گرفتار دندونه انار دونه دونه  توی دهان بچه ام  یه گل زده جوونه گل نگو مرواریده مثل طلا سفیده هیچ کس از این قشنگتر  جواهری ندیده  رویش هفتمین مرواریدت در پانزده ماه و سه هفتگی مبارک باشه  بهداد جونم . روز قبل روز عروسی عمو حمید اصلا بهداد همیشگی نبودی و تمام مدت بهانه می گرفتی و گریه می کردی. من تنها دلیلش رو  شلوغی و از این بغل به اون بغل می دونستم خلاصه که  اون شب بهداد خوش اخلاق همیشگ...
29 بهمن 1391

روزای آخر بهمن

بهداد جونم سلام یه چند روزی هست که نرسیدم برات چیزی بنویسم. اونم به خاطر اینه که یه چند روزی هست که اومدیم تهران. شنبه بیست و یکم بهمن منزل خاله دعوت داشتیم. آخه همه دعوت بودند و سعید جان آخرین مهمونی بود که پیشمون بود و دیگه تمام کارهاش درست شده که بره امریکا و این آخرین دیدار ما با خانواده سعید جان بود. ظهر شنبه راه افتادیم و عصر هم تهران بودیم. شب هم رفتیم منزل خاله اینا و روز بیست و دوم بهمن هم ظهر با دوستای همیشگیمون سمت چیتگر قرار گذاشتیم و یه دیداری تازه کردیم و روز خوبی بود و همه مون دور هم بودیم. پیک نیک خوب و به یاد موندنی بود و تو هم حسابی بهت خوش گذشت و بازی کردی و خوشحال بودی. دیگه ساعت ٥ بود که از هم جدا شدیم و راهی منزل ما...
24 بهمن 1391

گل خونه

  گویند باغبان عمری طولانی دارد چون با گل سرو کار دارد اما من عمری طولانی تر از باغبان دارم چون عزیزی زیباتر از گل دارم بهدادم! تو قشنگترین، خوشبوترین و  بهترین گل دنیایی ...
20 بهمن 1391

دنیای این روزای من و تو

                                           بهداد گلم پسر مامان از پانزده ماهیگیت نزدیک دو هفته هست که میگذره. دنیای این روزای ما خیلی وقته که تویی. تمام کارها و رفتارها و بازی ها و خنده هات شده دنیای ما.  دنیای قشنگی هست و از این که همین جور روزا داره پشت هم میاد و میره و تو بزرگ می شی و ما این روزای قشنگ رو از دست میدیم دلم میگیره. دلم میسوزه.  آخه خیلی لحظه های ناب و دیدنی داری که واقعا...
18 بهمن 1391