روزای دلتنگی...
سلام پسر گلم بهداد جانم این روزا دیگه آخرین روزای دو سالگیت هست. سومین سال زندگی زمینیت کم کم داره شروع میشه. عزیزکم نمیدونی که چقدر عاشقتم. هنوز هم که هنوزه دوست ندارم که زود بگذره و زودی بزرگ بشی. نمیدونی که چقدر باهات عشق می کنم. دوستت دارم و کیف می کنم. از وجودت و از بودنت لذت می برم. واقعا نمیتونم تصور کنم که دو سال گذشت و دو ساله که اومدی پیشمون و داری با ما زندگی می کنی. امیرحسین و بابا کردی و منو مامان. میگن بهشت زیر پای مادران است. اما تو از روز اولی که اومدی توی دلم با بودنت بهشت و برام آوردی. این روزا حال خوبی ندارم خیلی خسته ام. درد کمر امونم رو بریده. به قدری کمرم درد میکنه که رگ س...