امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

عروسی ...

1391/11/27 17:34
نویسنده : مامان مریم
270 بازدید
اشتراک گذاری

 نایت اسکین

بالاخره عمو حمید داماد شد روز بیست و هفتم بهمن سال نود و یک عروسی عمو حمید بود. بابایی روز قبلش اومد پیشمون و با هم بودیم.

روز عروسی هم که تا من آماده بشم بابایی از شما مواظبت می کرد و تو هم همش میخواستی که بیای توی اتاق و همه جا رو به هم بریزی. خلاصه یه چند باری صدای گریه ات رو هم شنیدم اما بابایی هواتو داشت. وقتی که تو رو آماده کردم و لباسهای قشنگت رو تنت کردم و خواستیم که بریم یه قاشق دستت بود و به هیچ وجهی هم راضی نمیشدی که قاشق رو از دستت بگیریم و تمام مدت اعتراض می کردی. خلاصه توی ماشین هم دستت بود و به به خوردی و خوابت برد و قاشق به دست توی خواب ناز بودی.

وقتی که رسیدیم هتل باز هم که بیدار شدی راضی نشدی که قاشق رو بدی و تمام طی عروسی قاشق به دست بودی و آخر سر هم قاشق خونه مامان پری اینا رو گم کرده بودی و بابا مجبور شده بود که قاشق اونجا رو بهت بده تا ساکت بشی. اما بالاخره وقتیکه خواستیم هتل رو ترک کنیم با خنده و شوخی سرت رو گرم کردیم و قاشق رو پس دادیم. اما وقتی که توی ماشین نشستیم یادت افتاد و گریه می کردی و ما هم نمیدونستیم که علت این همه گریه و زاری چیه و حسابی ناراحت و غمگین شدیم که چرا نی نی قشنگمون این همه ناآرومی می کنه و زار زار اشک میریزه. دیگه این قدر هق هق کردی که گلوت خشک شد و به به خوردی و توی مسیری که دنبال ماشین عروس بودیم خوابت برد.

نمیدونم شاید هم چشمت زده بودند. آخه اینقدر خوش تیپ و خوشگل شده بودی که نگووو. همه می گفتند . تو هم زیاد بغل به بغل شدی و بغل همه رفته بودی و لپت هم گل افتاده بود از بس که همه صورتت رو بوسیده بودند. چقدر هم که از این کار ناراحتم و اصلا دوست ندارم اما خوب نمیشه برای این ابراز احساسات اطرافیان کاری کرد.

اینم عکس وقتی که داشتیم خونه رو ترک می کردیم

که بریم هتل و تو قاشق به دست بودی. 

 بهداد قاشق بدست قبل از عروسی.......................بهداد قاشق بدست زمان عروسی

 اینجا هم که قاشق دستت هست و ول کن نیستی.


ای قربون اون تیپ قشنگت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)