امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

مهر مادری

1392/2/11 11:01
نویسنده : مامان مریم
264 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

مهر مادری

چند سال پیش ، در یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت میبرد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می کرد مادر وحشتزده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود . تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صدای فریاد مادر را شنید، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد .پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند.پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخمها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت.

« این زخمها را دوست دارم ، اینها خراشهای عشق مادرم هستند»

گاهی مثل یك کودکِ قدرشناس
خراشهای عشق خداوند را به خودت نشان بده
خواهی دید چقدر دوست داشتنی هستند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان امیرمحمد
11 اردیبهشت 92 12:10
مادر” است زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه ”
زیباترین خطاب “مادر جان” است
“مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق
واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید
روزت مبارک مادر . . .


سلام. مرسی. روز شما هم مبارک باشه مامان مهربون.
مامان مهدیار
15 اردیبهشت 92 1:30
سلام مریم جون خیلی خیلی متن زیبایی بود گاهی مثل یك کودکِ قدرشناس خراشهای عشق خداوند را به خودت نشان بده خواهی دید چقدر دوست داشتنی هستند اگر این جمله ملکه زهنمون بشه فکر میکنم خیلی از غم هامون به شادی تبدیل میشه بازم ممنون از این متن زیبا پیش ما هم بیا عزیزم
ریحانه
27 اردیبهشت 92 14:25
چه جالب!!! منم این متنو تو وبلاگ قبلیم نوشتم! خیلی زبیاست واقعا.