امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

شیرین کاریهای بیست و سه ماهگی

1392/8/4 17:44
نویسنده : مامان مریم
351 بازدید
اشتراک گذاری

شیرین کاریهای آخرین روزای بیست و سه ماهگی عسل مامان

 

 

 بهدادی مشغول دیدن برنامه ی تلویزیون .

عاشق اینجوری خوابیدنت هستم. خیلی ژست قشنگیه

بهدادِ عشقِ لودر .اینجا اصرار داشتی که درش رو باز کنیم که بری و توش بشینی. اما متاسفانه قفل بود.اینجا نمایشگاه ماشین آلات بوده.

با خواهش و تمنا از اون بالا آوردیمت پایین .

وقتی که یه لباسی رو دوست داری برات مهم نیست که گرمت میشه و نفست میگیره. منم مجبور می شم که تنت کنم. بالاخره باید به سلیقه ی شما هم احترام گذاشت. عاشق این تیشرت سبزه هستی. هر وقت که درب کمدت رو باز میکنی و میبینی که شسته و اتو شده آویزونه، صدام می کنی و بهم نشونش میدی که بیارم و تنت کنم.

این شلوارک جوجویی رو هم خیلی دوست داری. تقریبا در هفته یکی دو مرتبه ای میری سر کشوی لباسهات و برش می داری و میاری که من تنت کنم. نتیجه اش این تیپی میشه که مشاهده می کنی.

وای خدای من یه کم هم بهت گشاده . تازه اصرار داری که توی خیابون هم بپوشی اما من همیشه بهت قول دادم که وقتی که توی خونه هستیم تنت کنم. وقتی که باهاش راه میری به قدری بامزه میشی که ...عین عروسک کوکی می شی.

به نظرت این چیه؟ راستی کسی بهداد و ندیده؟

این بازی این روزات هست

عزیزم! اینجا سرما خورده بودی و همش بینی ات رو میکشیدی بالا.

پیانیست آینده

قربونش بشم من که پسرم همه ی آهنگ رو از بر می زنه و به برگه ی نت هم نگاه نمی کنه

شادی خانم پیانیست

شادی جان و بهداد21شهریور 92

اینحا هم مطب دکتر هست که از عکس هم معلومه که حال درست و حسابی نداری و چشمات یه کم بی حاله. اما با تمام بی حالی و خستگی سرما خوردگی بازم با این صندلیهای توی مطب بازی می کردی و خیلی خوشت اومده بود ازشون. از منشی دکتر پرسیدیم که اینها رو از کجا گرفتن که برات بگیریم اما منشی گفت که براشون کادو آوردند. ولی ببینم برات حتما می گیرم.

بهداد مشغول صندلی بازی

اینم جوجویی که توی میدون شهر هست و خیلی دوستش داری و هر وقت که بیرون میریم با دست نشونش میدی. الان رنگش کردند و قشنگتر شده. این جوجو اسمش ترنگ هست.

اینجا هم رفته بودیم شَفت که جاده ی خیلی بکر و قشنگی داشت و کنار جاده پر از حلزون بود و تو هم با حلزونها بازی می کردی و با بیلچه برشون میداشتی و به ما نشونشون میدادی. بدت میاد که بهش دست بزنی برای همین با بیلچه میگرفتیش. البته خیلی آروم.

اینم یه نمونه از اخم کردن بهدادی که این روزا یاد گرفتی و هر وقت که بهت می گیم که اخم کن این قیافه ای میشی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان حسام کوچولو
4 آبان 92 17:43
وااااااااااي خدا اين عكس آخريه از همه بهتر بود
نرگس مامان باران
4 آبان 92 18:22
الهیییییییییییییییییییییییییی قربون این اخمت بشم من وای کلی خندیدم بابت شلوارکه چه بامزه میشه فک کنم اگه با این تیپبره بیرون حسابی دختر کش بشه پیانیستمون هم حسابی حرفه ایه کاملا مشخصه
مامانی درسا
5 آبان 92 7:38
زنده باشی و سلامت و تا میتونی شیطونی کنی و آتیش بسوزونی پسرم


ُسلام مامانی. مرسی.
مثل هیچکس
5 آبان 92 23:00
ای جونم ببین چه اخمی کردی جیگر طلا
مامان راضیه
5 آبان 92 23:33
سلامممممممممممم
وای بهداد جونم از بس خندیدم اون عکس شلوارکت و دیدم دلم درد گرفت
قربونت برم من که اینقدر ماهی
اون عکس آخری واخمتم که فوق العاده است
از بس خوش اخلاقی و همیشه می خندی فدات شم این اخمت خیلی سورپرایزمون کردی
مریم جون عجب ابهتی هم داره ناقلا
ببوسش

سلام خاله. مرسی. کیان خوشگله رو هم از قول ما ببوسش . هزارتا.
مامان دانیال
6 آبان 92 16:14
سلام جیگرای من فداتون بشم دلم براتون تنگولیده بود حسابی
الهی فدات بشم من بهداد خوشگلم قربون اون تیپت برم من
پیشاپیش تولدتم مبارک باشه ایشالا همیشه سالم باشی در کنار مامان و بابای مهربونت
واسه بهدادی
واسه مامانی


سلام عزیزم. دانیال جان و دلیا خانم خوبند؟ خودت خوبی؟ امیدوارم که این روزا هم زودتر بگذره و سبک بشی. مرسی که به یادمون بودی.
مامان محمدطاها
8 آبان 92 10:07
عزیزم ممنون که بهمون سر زدید
انشالا تولد 120 سالگی گل پسرتون
با اجازه من لینکتون کردم خوشحال میشم شما هم مارو لینک کنید


سلام سلام. تولد محمد طاها جان هم مبارک باشه. مرسی. منم لینکتون کردم.
پانی(مامانه بهداد)
10 آبان 92 12:15
سلام عزیزم
قربونه گل پسر برم که ماشالله روز به روز بزرگ تر و آقا تر میشه .
ههههه میبینم که بهدادی شما هم مثل بهدادی ما تو لباس پوشیدن ماجراها داره ، زندگی کنید با این عشق کوچولو و خوش باشید.
آغوشتون همیشه گرم به وجود نازنین گل پسر.
ببوسید شیرین پسر ِ نازم رو


سلام خاله. مرسی که یادمون بودید. مرسی مرسی.