امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

گزارش 1+12 ماهگی

1391/10/5 14:40
نویسنده : مامان مریم
369 بازدید
اشتراک گذاری

BLUE2525252525252520FLORAL.jpg

گزارش ١+١٢  ماهگی بهدادی

بهداد جونم شما توی این ماه کار خارق العاده یا دور از ذهنی که برای ما خیلی جالب و شگفت انگیز باشه نداشتی اما گفتن یه سری از کارهای روزمره ات هم خالی از لطف نیست و دوست دارم مثل ماههای قبل یه کم از کارهای با مزه ات رو تعریف کنم

                    

                                       گزارش سیزده ماهگی بهدادی

بهداد جونم شما توی این ماه کار خارق العاده یا دور از ذهنی که برای ما خیلی جالب و شگفت انگیز باشه نداشتی اما گفتن یه سری از کارهای روزمره ات هم خالی از لطف نیست و دوست دارم مثل ماههای قبل یه کم از کارهای با مزه ات رو تعریف کنم

بوس کردن: توی این ماه دیگه عملا کار بوس کردن و یاد گرفتی و خیلی وقتها ابراز احساسات میکنی و صورتت مثل گلت رو به لپ ما می چسبونی و صورتمون رو خیس عشق و محبتت می کنی.

عشق ریموت: تمام مدت ریموت کنترل تی وی دستته که باهاش کانال عوض کنی. وقتی که تی وی خاموشه ها ریموت رو دستت می گیری  به سمتش اشاره می کنی که مثلا می خوای تی وی و روشن کنی. وقتی هم که تی وی رو خاموش می کنم بلافاصله بدو بدو میری ریموت رو برمیداری که خودت روشنش کنی و برنامه ببینی.

رنگین کمون: توی این ماه دیگه عملا وقتی که دیدم اینقدر به برنامه های تلویزیونی علاقه داری یه سی دی رنگین کمون برات گرفتم که بعضی از ساعت روز که دیگه سرم گرم کار خونه و آشپزی هست تو جلوش میخکوب میشنی و پلک هم نمی زنی و منم به کارم می رسم.

جالبه که اولش فقط شعرها و آوازهاش رو دوست داشتی و یه چند تا کارتون کوتاه بچه گونه که توش بود رو بهش بی توجه بودی و از یه صحنه های بی خودیش هم یه کم میترسیدی و خودت رو به من می چسبوندی اما حالا تمام صحنه ها و شعر ها رو حفظ شدی و تمام مدت داری حرکات موزون انجام میدی و مشتاقانه به این سی دی نگاه می کنی.

سی دی حسنی نگو یه دسته گل رو هم داشتی اما اینقدر از صداگذاری و نقاشی ابتدایی انیمیشن اش بدم اومد دیدم که اصلا نگاه کردن به این سی دی توهین به شعور آدمه. از بس که بی کیفیت و بد رنگ و زشت بود و هیچ خلاقیتی توی این سی دی نبود. برای همین یکی دوبار که برات گذاشتم خودم حالم بهم خورد و دیگه برات تکرارش نکردم که تو هم نبینی و بهش عادت نکنی وگرنه که من هر روز حالت تهوع داشتم.

عشق دمپایی ابری: نمیدونم که چرا این ماه هر چی دمپایی دم دستت بوده به دهانت زدی و همه رو متبرک کردی. تا ازت غافل می شم می بینم که دمپایی برداشتی و داری گازش می زنی آخه بچه اینم شد کار؟

سلام کردن: واااااااااااااااای خدای من . تا بابا میاد خونه و بهت سلام میکنه تو هم میگی اَ اَ یعنی سلام. یا خودت میری توی اتاق و در و روی خودت می بیندی و باز می کنی به ما می گی اَ اَ. ینقدر این کارت خنده داره که نگو

دالی : خودت یه جای خونه مثلا پشت در اتاق یا پشت مبل می ایستی و با ما دالی می کنی و می گی داااااااااا . دااااااااااا. خیلی صحنه قشنگیه.

وضعیت خوابیدنت: هنوز کما فی السابق شبی سه یا چهار بار رو بیدار می شی و به به می خوری. توی این ماه هم یه چند شب بد خوابی کردی و تا سه نصفه شب بیدار بودی و برای خودت بازی می کردی.

Baby1t.gifBaby1t.gifBaby1t.gifBaby1t.gif

زبان اشاره: خیلی با حالی ! یاد گرفتی هر چی رو که می خوای بهش اشاره می کنی و صدای اِه اِه در میاری که من تو رو به سمتش ببرم و تو اون چیز رو برداری. یا حتی خیلی وقتها شده که آب میخوای و خودت میای دم در آشپزخونه و به آبریز یخچال اشاره می کنی که تشنه ات هست و بهت آب بدم.

وضعیت غذا خوردنت : الان که با زور چک و لگد پشت میز صندلیت میشینی و تمام مدت پا میشی می ایستی و توش نمیشینی. اگر هم که بشینی و بهت غذا بدیم که تمام مدت هر چی که دم دستت باشه رو بر میداری و روی زمین میندازی.

126.gif

جالبه که وسایلی که میدونی اگه بیفته و سر وصدا می کنه رو وقتی که می خوای بندازی اول چشماتو می بندی بعد اون وسیله رو ول میکنی .

حالا الان یه چند روزه که سی دی رنگین کمون رو که میذارم عین آقاها پشت صندلیت میشینی و با کمال میل غذا می خوری و ابراز ناراحتی نمی کنی.

یه چند وقت هم هست که یاد گرفتم که وقتی که بهت میخوام غذا بدم یه چند تا وسیله آشپزخونه و قاشق و بشقاب و کفگیر ملاقه دستت می دم تا تو با اونا سرگرم بشی و منم راحت غذات رو بهت میدم و تو هم حواست پرته و غذاتو می خوری.

در کل توی این ماه من اصلا نگران وضعیت غذا خوردنت نبودم و تمام روزها غذات رو خوب خوردی و من خیلی خوشحال و راضی هستم. از شما هم کمال تشکر رو دارم که همکاری می کنی و غذا می خوری و بد غذایی نشون ندادی. میسی عشیشم.

توی این ماه هم یه چند بار سیب زمینی سرخ کرده بهت دادم که خیلی کیف کردی و با ولع کامل خوردی و اشتیاق از خودت نشون دادی.

وضعیت راه رفتنت: هنوز دستت رو می گیری به تمام وسایل و راه میری اما بدون کمک نمیتونی راه بری.

جالبه که توی این ماه روی پای خودت بدون کمک غیر ارادی ایستادی اما خب تا می فهمی و یادت می افته می خندی و زودی دستت رو به یه جا بند می کنی که نیفتی.

کلا بچه محتاطی هستی و یواش یواش داری که یاد می گیری که میشه بدون کمک هم ایستاد اما خوب یه کم زمان میخواد و احتمالا دیگه تا آخر ماه دیگه این کارو هم دیگه یاد گرفتی.

 ما هم دیگه عجله ای برای زود راه افتادنت نداریم و گذاشتیم که سر زمانش که برسه خودت اینکارو به تنهایی انجام بدی. آخه یه سری ها می گفتند که آره باید باهاش همراهی کنید و یادش بدید اما تو از اون بچه ها نیستی و سرت به کار خودته. ما هم اذیتت نکردیم و هر وقت که وقتش باشه این کارو انجام میدی.

با خودم میگم الان هی می گم چرا راه نمیفته؟ بعدش به خودم می گم یه روزی میشه که فریاد بزنم و بگم بچه بگیر بشین دیگه یه دقیقه آروم بگیر و ساکت یه جا بشین. یعنی تو میخوای منو به اون روز هم بندازی؟ بعید می دونم اینقدر گلی،اینقدر آقایی که بعید می دونم که بخوای منو عاصی کنی.

وضعیت صحبت کردنت: توی این ماه به صورت دست و پا شکسته منظورت رو می رسونی اما اینکه راحت حرف بزنی و کلمه واضخی از خودت در کنی نه نه . لغت به خصوصی رو یاد نگرفتی . بعضی روزا یه ماما ماما می کنی اما من هنوز از شنیدن این لغت کیف نکردم. اما بابا رو می گی .

واااااااااااااای لغت خطرناکه رو  از بس که توی روز تکرارش می کنم به زبون خودت تکرارش می کنی و می گی دَدَ دا دِ اینقدر واضح و قشنگ میگی که هر بار گفتی از خنده روده بر شدم.

 وضعیت دندونهات: فعلا همون شش تا دندون رو داری و از بقیه اش خبری نیست.

دسته گلای به آب داده: خدا رو شکر کار خطرناک و نارحت کننده ای نداشتی.

در کل از اینکه پسر خوب و سر به راهی هستی واقعا خوشحالیم کمال تشکر رو از شما داریم.

بهداد عزیزم ایشالا که همیشه صحیح و سلامت باشی و دلت خوش و لبت خندون باشه.

از اینکه پیش مایی و هوا و فضای خونمون رو به عطر وجودت عطرآگین کردی بسیار بسیار خوشحالیم و عاشقانه دوستت داریم.

                                           خوش باشی گلم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آنیا
13 دی 91 9:41
کی گفته کاراش جالب نیست من عاشق کارهای بهدادم مامان جون لطفا بیشتر عکس بذار

شما لطف دارید خاله. مرسی