امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

جابجایی های عظیم...

1392/5/1 17:35
نویسنده : مامان مریم
304 بازدید
اشتراک گذاری

 

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

دست کوچولو پا کوچولوی من

بهداد کوچولوی عزیزم سلام

روزای بیست ماهگیت رو داری پشت سر میگذاری. امروز اول مرداد سال 92هست . هوا خیلی گرمه. کاملا شرجی و دم کرده. روزهای ماه رمضون هست و بابایی هم مشغول روزه داری. این روزا به خاطر هوای گرم و شرجی اینجا بابا خیلی بهش سخت میگذره . منم که یه سه سالی هست از روزه داری معاف شدم به خاطر نی نی داری. این طوری بهت بگم  که کل برنامه همیشگی و روزانه مون به هم خورده.  بابایی روزها ناهار دیگه خونه نمیاد و عصر دم غروب میاد و اگه بشه یه چرت کوتاهی تا زمان افطار می زنه. ما هم که عصر ها یه سر می رفتیم بیرون و یه دوری میزدیم، دیگه کمتر میریم بیرون. و مشغول سور و سات بساط افطار میشیم. اگه هم که همه ی کارامون آماده باشه و انجام شده باشه برای راحتی بابا که بی سر و صدا بخوابه تا قبل از افطار میبرمت بیرون که ایشون راحت بخوابن. بابایی شبها بعد از افطار دیگه حال و نا  نداره و شب هم دیگه ساعت دوازده خوابه. بعضی شبها که تو خوابت نمیاد . من و تو بیدار می مونیم تا تو خسته بشی و بابایی خودش میره میخوابه. دوباره سحر ساعت سه و نیم صبح من بیدار می شم و غذای بابایی رو آماده می کنم و میز و می چینم تا بابایی بیاد و غذای سحری اش رو بخوره. تا اذان صبح بیداریم و نمازمون رو می خونیم و بعدش دوباره به سختی خوابمون می بره. بابایی صبح ها یه کم دیرتر می ره سر کار . شما هم که این روزا اگه سرو صدا نباشه تا ساعت یازده می خوابی.

فکر خوبی که به سر بابایی زد این بود که چون ما شبها تمام مدت خواب و بیدار هستیم بهتره که جای شما رو از اتاق خواب خودمون به اتاق خودت منتقل کنیم . خوشبختانه دیگه توی تخت کنار تختمون جا نمی شی و جای جم خوردن نداشتی آخه قد کشیدی و بلند شدی. بابا گفت اگه اینطوری رشدت پیش بره و این طوری بلند بشی من و بابا که هر کدوم دومتریم و باباگفت که با این حساب بهداد قدش یه سه متری میشه. آره؟

خلاصه از بیست ماه و سه هفته گیت شبها توی اتاق خودت می خوابی و توی تخت خودت کاملا راحت و آروم می خوابی. Baby1t.gifشبها هم وقتی که پا می شم که غذای بابایی رو آماده کنم یه سر می زنم بهت و کنترلت می کنم. دوباره وقتی هم که می خواهیم بعد از نماز بخوابیم یه سر بهت می زنم و اگه که مشغول غرغر باشی بغلت می کنم و میارمت توی اتاق خودمون و روی تخت می خوابونمت و بهت به به می دم و تا دوباره به خواب ناز رفتی برت میدارم و میگذارمت توی تختت. Baby1r.gifخدا رو شکر شیوه ی خوبی بوده و تو هم خیلی اعتراض نکردی و ما هم به موقع بهت سر زدیم و حواسمون بهت بوده. امیدوارم که دیگه به اتاق خودت عادت کنی و توی تخت خودت راحت و آسوده بخوابی.Baby01c.gif

توی ذهنم همیشه این یه پروژه ی بزرگ بود که نمیدونستم که از کجا باید شروع کنم که خدارو شکر تا الانش به خیر گذشت و خوب بوده. حالا الان پروژه های بعدیم از شیر گرفتنت هست که واقعا دل نگران تو هستم و بعدش هم از پوشک گرفتنت. امیدوارم که این ها رو هم به راحتی بتونیم انجام بدیم .

در هر صورت بهداد عزیزم از اینکه آقایی کردی و این جابجایی عظیم رو قبول کردی و خیلی عکس العمل مخالفی نشون ندادی من و بابایی  واقعا کمال تشکر رو ازت داریم و ممنونتیم.

بهدادی متشکریم . بهدادی متشکریم.

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

شازده امیر و رها بانو
2 مرداد 92 15:36
سلام عزیزم افرین به تو پسر گل که مامانی رو اذیت نکردی و تو اتاق خودت میخوابی مریم جان تبریک میگم که با همکاری پسری موفق شدی انشاالله که از این به بعد هم اذیت نمیشین


سلام. مرسی خاله. شازده پسر و گل دخترت رو ببوسشون.
تک ستاره قلبم محمد یا مارمولک بابا
5 مرداد 92 1:24
سلام ما شما رالینک کردیم اگه مایلید شما هم اقدام کنید مرسی


سلام خانومی. آخه باباجون آدرس وبت رو درست نگذاشتی . حالا من چه جوری بیام و ببینمتون و لینکتون کنم؟ لطفا دوباره آدرس بدید.