بدون عنوان

سلام نی نی بهدادی          

دیگه داری از نوزادی در میای. اما هنوز که هنوزه بوی نوزادها رو می دی و بوی بچه می دی. خیلی بوی قشنگی هست.

 از وقتی که به دنیا اومدی، نمی دونم چرا این عادت رو داشتی که هر وقت کلافه می شدی یا گرسنه ات بود یا خوابت می اومد با دستات به پلک و چشمت چنگ می زدی و تا حالا هم این عادت از سرت نیفتاده. تازگیها چه ناخنت بلند باشه چه کوتاه، وقتی که به پلکت چنگ می زنی خودت رو زخمی می کنی و دوباره اگه روز بعد این کار رو انجام بدی زخم دیروزی رو می کنی و زخمت باز می شه دوباه خون ازش میاد و خلاصه کار این هفته من شده که لحظه به لحظه مراقبت باشم که کلافه نشی و دست به صورتت نزنی .

 حتی توی خواب هم تمام مدت گوش به زنگم که تا بیدار می شی نگذارم که بهت فشار بیاد و به خودت صدمه بزنی. به خدا من هیچ وقت دیر به دادت نمی رسم اما تو اصلا مهلت نمی دی و صورتم رو که ازت بر می گردونم یه چنگ می زنی به خودت و .... نمیدونی که دیشب از دست این کارت چقدر ناراحت شدم و اشک توی چشمام جمع شد. نمیدونی که چه بلایی سر  چشم و صورت قشنگت آورده بودی که وقتی می دیدمت دلم ریش می شد. خواهش می کنم که هر چه زودتر این عادت رو از سرت بنداز.

 می خواستم یه دستکش نازک و گشاد برات بدوزم که دستت کنم .اما اینقدر هوا گرم هست و خودت هم گرمایی هستی که دیدم بدتر نفست می گیره و بدتر کللافه می شی .

نازنین پسر قشنگم . قربون اون صورت قشنگت . دیگه نه خودت و نه مامانی رو آزار نده . دوستت دارم . از خدا می خوام که تو رو در پناه خودش حفظ کنه.

تازه گیها توی شوک  ام از اینکه به هر جای خونه که نگاه می کنم و تو رو که داری توی خونه راه رفتن رو تجربه می کنی تصور می کنم ، می بینم که چقدر دور و برت رو باید خلوت کنم اما خوب یه وسایل و لوازمی توی خونه هست که اصلا نمی شه جابجاش کرد یا حذفش کرد و این تمام مدت منو نگران می کنه. از بدی های خونه بزرگ هم اینه که دائم جلوی چشمم نیستی و تا یه سر به آشپزخونه بزنم وبرگردم نمی دونم که کجا باید دنبالت بگردم.؟! همه خونه رو پر از خطر می بینم . وقتی که بچه های بزرگتر نزدیکان رو می بینم،  پیش خودم می گم واااای چطوری این مرحله رو مامانش پشت سر گذاشته و من چه کار سختی رو در پیش رو خواهم داشت!!!  از طرفی دوست داری که به همه جای خونه سرک بکشی و همه چیز رو تجربه کنی و کشف کنی. از طرفی کشف کردن همه چیز برای شما هم خیلی بی خطر نیست.  و این وظیفه نگهداری و مراقبت از شما به عهده من هست و من می بایست که همه جوره پا به پات همراه باشم تا خدای نکرده اتفاقی برات نیفته. اول خداست که شما کوچولوهای نازنازی رو از خطر ها حفظ می کنه و بعد نوبت ما مامانهاست که مراقبتون باشیم.

برات قشنگترین لحظه های جستجو و کشف رو تو خونه آرزو می کنم و امیدوارم که این روزها رو صحیح  و سلامت پشت سر بگذاری.