امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

اواخر دو ماهگی بهدادجانم

1391/2/6 2:34
نویسنده : مامان مریم
297 بازدید
اشتراک گذاری

روزهای زیادی از تولد بهداد عزیزم می گذره و الان حدود دو ماه و بیست و پنج روز از ولادت پسر عزیزم می گذره. الان کنار من روی مبل دراز کشیده و داره دست و پا می زنه و قان و قون می کنه و با من حرف می زنه.

دلم نیومد که این روزهای قشنگ و دیدنی بگذره و من از لحظه های دیدنی و شرین رشد و تحول و بزرگ شدن این موجود شگفت انگیز چیزی یادداشت نکنم.این آقا بهداد پسر بی نظیر و دیدنی هست. به قدری وجودش آرامش بخش و روحیه ساز هست که هیچ گونه سختی مسیر به چشمم نمیاد. شبها تقریبا سه تا پنج بار از خواب بیدار می شه و شیر میل میکنه و عوض می شه . اما این موجود به قدری مهربان و نازنین و دوست داشتنی هست که هر گونه سختی را به جان می خرم و بارها و بارها در حضور خودش می گم بهداد جونم چاکرتم نوکرتم مخلصتم.

niniweblog.com

خدای من! عکس العملها و حالات و حرکات بهداد هر روز دیدنی تر می شه مثلا الان یه چند روزی هست که از روی بی کاری یاد گرفته که 2 تا دستاشو رو با هم لیس می زنه. به نگاه و صدای ما توجه می کنه و لبخند می زنه . این بچه به قدری صبور و با شخصیت هست که گریه و فغان بلد نیست و فقط یه کم اه و اوه می کنه تا برداشته بشه و کارش انجام بشه . البته من هم بی توجه نیستم و گوش به زنگ ام . هر لحظه از شب یا روز که کمی بی تابی می کنه و اظهار ناراحتی می کنه بلافاصله پا می شم و کارش رو انجام می دم و نمی گذارم که به گریه بیفته.

57روزگی گل قشنگمون

صورتش خیلی مهربونه .معصوم و پاکه. وقتی به صورتش نگاه می کنم عظمت خدا رو در اون می بینم و اینکه خدای مهربون ما چقدر شامل حال ما بوده که یک چنین گل قشنگی رو بدون هیچ کم و کاستی و هیچ عیب و نقصی به ما هدیه داده. خدایا هزاران هزار بار از لطف و مرحمت تو سپاسگزاریم.

 

وقتهایی که حالش خوبه و همه چیزش تکمیله یا از خواب بیدار شده  و چیزی می خواد و سر حاله به اطراف و سقف نگاه می کنه و دست و پا می زنه و لبخند می زنه. لبخندهاش خیلی زیباست. وقتهایی که عوضش می کنم، یا شبها که بیدار میشه و من رو بیدار میکنه تا از شیر سیرابش کنم خوابه. و وقتی که سیر می شه توی خواب یا بیداری بهم لبخند می زنه . لبخندش لذت بخش ترین حرکت و تشکره . احساس می کنم با لبخندش داره از من تشکر می کنه و دیگه اون لحظه هست که خواب و خستگی و ... دیگه به چشمم نمیاد و یک حس رضایت از خودم دارم.

لوس مامان

دغدغه هر روز من اینه که مایعات خوب بخورم تا برای فرزند عزیزم شیر کافی داشته باشم و دومین دغدغه ام اینکه وقتیکه تغذیه میکنه منتظر پی پی کردنش میشم و چشم انتظارم. روزهایی که پی پی خوب میکنه از ته دل خوش حال می شم و بارها و بارها از بهداد عزیزم تشکر می کنم و ازش می خوام که این کار رو دوباره تکرار کنه. اون هم با آفرین و باریکلا گفتن های من خودش رو تکون تکون می ده و بال بال می زنه. به هر حال من هر بار که کودک دلبندم رو می برم و شستشو می دهم از خودم و فرزندم خوشحالم و احساس رضایت می کنم .

راستی از حمام کردن خیلی خوشش میاد و توی حموم جیکش در نمیاد و از آب بازی کردن لذت می بره و  هر هر می خنده. این کار رو دوست داره و آرامش می گیره. تازه تمام کف های شامپو رو هم می خوره. وقتی از حمام بیرون میاد همینجور از دهانش حباب بیرون میاد. هاهاهاهاهاها.

 

 75 روزگی بهداد.

 

خلاصه لحظه و روز شبی نیست که از خدای مهربونم تشکر نمی کنم به خاطر فرزند عزیزی که به من و امیرحسین جانم عطا کرده . بعد از ازدواج با امیرحسین شاید که نه، قطعا تولد بهداد شیرین ترین و لذت بخش ترین و بهترین هدیه خداوند در زندگی ام بوده و هست و امیدوارم که همین خدای مهربون که به ما عنایت کرده و ما را لایق و شایسته پدر و مادر شدن کرده به ما لیاقت و توانایی بدهد تا بتوانیم از این غنچه زیبا و دوست داشتنی نگهداری و مراقبت کنیم و اون رو به بهترین نحو به ثمر بنشونیم. سلامتی و شادی و طول عمر دعای هر روز من برای بهداد عزیزم شده.

خوابیدن بهداد خیلی بامزه هست. توی خواب زیاد سر و صدا می کنه مثل انگشت مکیدن و ملچ ملوچ کردن یا نفس های بلند کشیدن. خندیدن یا گریه ای که معلومه داره خواب ترسناک می بینه  و هی کم و زیاد می شه . دیدن لب و دهانش وقتی که خوابه و داره بالا و پایین می ره و شیر می خوره خیلی قشنگهههههه.

خیلی جالبه وقتی که می خوابه ، بیشتر دو تا دستاشو رو به بالا می گذاره و همیشه دستاشو از پتو بیرون میذاره. یا گاهی دستش رو تا می کنه میذاره روی صورتش مثل خودم . تازه بعضی وقتها دستش رو زیر بالش میذاره مثل امیرجونی.

خیلییییی دووووووسش دارم.

مدلی خوابیدن بهداد با دستای رو به بالا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)