شیرین کاریهای بیست و یک ماهگی
شیرین کاریهای بیست و یک ماهگی گل آقا
ای جان . ای قربون این ادا در آوردنت بشم من
قدت بلند شده و دستت به آبریز یخچال میرسه.روزی چند بار میری سرش و
آبش رو روی خودت و زمین می ریزی. این شده بازی این روزات .
بفرمایید آب خنک...
کار جدید این روزات.آخه اینم شد کار؟
موبایل و بر میداری و یا شماره میگیری یا بازیهاش رو میاری و خودت بازی می کنی.
تا حالا چندین بار اس ام اس فرستادی و میس کال برای این و اون انداختی.
چه قد بگم پا تو کفش بزرگترها نکن؟ هر روز این کارو می کنی . با کفشهای مختلف
هولم نکنید دیگه.بذارید بندش رو ببندم .
اینم یه نمونه ی دیگه...
از حمام اومده بودی و برات شربت درست کرده بودم .
اما آمدی بالای صندلی و خودت یه معجون دیگه درست کردی
کمی فلفل
بیشتر...
کمی نمک...
با دست یه کم همش می زنیم و ...
بعدش مزه مزه می کنیم اگه دهن و نسوزوند می خوریم
با قاشق هم بد نیست که هم اش بزنیم
دوستان معجون ما آماده است بفرمایید...
من که لب نزدم شما بفرمایید...
شیرین که باشی زندگی باقلواس