ما اومدیم
بهداد جونم سلام
گفته بودم که داریم میریم سفر. حالا دیشب برگشتیم.
شنبه صبح ساعت شش رفتیم کیش و چهار روز به گردش و خرید و شادمانی بودیم. دیشب هم با آخرین پرواز برگشتیم تهران.
جالبه که این سفر اولین سفر هوایی شما بود و اولین باری بود که سوار هواپیما شدی. خوشبختانه رفتنه تمام مسیر رو خواب بودی و موقع بلند شدن هواپیما هم به به خوردی که تو گوشت باد نره و کمتر اذیت بشه. وقتی که توی فرودگاه کیش فرود اومدیم چشماتو باز کردی و حسابی همه جا رو نگاه می کردی و با تعجب همه جا رو بازرسی می کردی.
وقتی که رسیدیم هتل وسایلمون رو تحویل انبار دادیم بعدش شما رو سوار کالسکه ات کردیم و با هم رفتیم لب ساحل. هوای آفتابی و آبهای نیلگون خلیج فارس خیلی دیدنی بود. بابایی هم از فرصت استفاده کرد و دست و پای شما رو به آب زد و تو هم حسابی کیف کردی و از دیدن آب و آب بازی لذت بردی.
این چند روز به قدری بهت خوش گذشت که باور نکردنی بود. تمام دلشوره و نگرانیم از این بود که مبادا توی سفر اذیت بشی و خرید و گشت و گذار ما تو رو کلافه کنه . اما خدارو شکر تمام مدت مشغول ویندو شاپینگ بودی و اصلا اعتراض نمی کردی و پا به پای ما توی شهر گشتی و لذت بردی.
واقعا بچه خوش سفری هستی و کلی به ما انرژی دادی و من و بابایی از تو کمال تشکر رو داریم مرسی که اینقدر خوب بودی و توی تموم لحظه ها با ما همراه بودی.
امیدوارم که برای همه سفرهایی که در پیش رو خواهیم داشت همیشه همینطور خوشحال و خندان و خوش سفر باشی.
همسفر خسته نباشی.